تلقین برای انجام دادن یا انجام ندادن یک کار
علاوه بر اینکه برای انجام اجباری برخی از کارها می توان تلقین کرد، بلکه برای انجام ندادن برخی از کارها هم می توان تلقیناتی را بیان کرد. سوژه هیپنوتیزم شده ای که به او تلقین می شود که او نمی تواند از روی صندلی که بر روی آن نشسته بلند شود، دیگر نمی تواند از روی آن صندلی در آن زمان بلند شود ، حالا او هر قدر که می خواهد می تواند برای انجام این کار زور بزند یا کوشش کند.
سوژه ای که به او تلقین شده که او نمی تواند اسمش را بیان کند یا بگوید، ممکن است به همین صورت عمل کند. تلقیناتی برای مهار یا محدود کردن برخی از رفتارها به عنوان جزئی از برنامه ی درمانی در برخی از موارد عکس العمل های عادتی مانند متوقف کردن استعمال دخانیات، پرخوری، نوشیدن الکل و یا مهار کردن برخی از عادات بد دیگر ممکن است مورد استفاده قرار بگیرند. در شرایطی که برای مهار یا توقف برخی از عادات تلقیناتی صورت می گیرد، برخی از پیچیدگی های روانی مهمی ممکن است اتفاق بیفتد. به این علت است که تصور می شود که برای انجام هیپنوتیزم درمانی به تحصیلات و مطالعات زیادی احتیاج است که هرگز با تحصیلات ناکافی و طی دوره های آموزشی هیپنوتیزم زیر نظر کسانی که خودشان هم درک، فهم و تجربیات کافی در زمینه هیپنوتیزم و هیپنوتیزم درمانی را ندارند، حاصل نمی شوند.
هر تلقینی به یک مفهوم، نوعی دخالت یا تهاجم به سیستم دفاعی و روانی یک انسان است و آرامش و تعادل او را بهم می زند. برخی از رفتارها اعم از سازنده و یا غیرسازنده، به هر علت و دلیلی که پدید آمده باشند، نوعی تعادل در وضع حاضر را به وجود آورده اند که تلقینی برای اجرای اجباری یا مهار اجباری آنها می توانند تعادل شکننده انسانی را که در مقابل ما حضور دارد، به هم بزند و زنجیره ای از عکس العمل های پیش بینی نشده را به وجود آورد که عواقب و عوارض آنها از مشکلی که وجود داشته و این تلقینات به خاطر زدودن،
رفتارهای حرکتی
همانطور که می دانیم ، یکی از اختصاصات شرایط خلسه ی هیپنوتیزمی فقدان قدرت انتقاد است. به این معنی که اگر هیپنوتیزوری به فرد هیپنوتیزم شده بگوید که : « تو روی کف اتاق می نشینی و پاهایت را در وضعیت ضربدر یا متقاطع قرار می دهی» ، سوژه این کار را انجام می دهد، همانطور که اگر تحت اجبار بود به این عمل اقدام می کرد. این جریان به این صورت است که این فرد دیگر در وضعیتی قرار ندارد که برای انجام کاری به بحث و «انتقاد» بپردازد و یا این قدرت را ندارد که در برابر فرمان ، برای انجام چنین دستور عجیبی مقاومت نشان دهد، همانگونه که اگر در شرایط عادی و خارج از خلسه هیپنوتیزمی بود، به احتمال زیاد به آن صورت عمل نمی کرد. تقریباً هر رفتار حرکتی که برای انجام آن تلقینی صورت بگیرد، اگر انجام و اجرای آن در محدوده ی قدرت و توان سوژه باشد، او آنرا احتمالاً انجام خواهد داد، درست به صورتی که یک ربات یا آدم آهنی مطیع و فرمانبردار آنرا انجام می دهد. در برخی از موارد حتی سوژه کارهائی را انجام می دهد که در شرایط عادی قدرت و توان انجام آنها را ندارد.
واتکینس و شووالتر[1] گزارش داده اند که در شرایط خلسۀ عمیق هیپنوتیزمی به یک دختر خانم 19 ساله تلقین کردند که او یک نابغه ی 29 ساله است و جدیداً درجه ی دکترای خود را از یک دانشگاه معتبر دریافت کرده است. در این شرایط این دختر خانم با سرعت و دقت حیرت انگیزی متنی را که در اختیار او گذاشته شده بود، قرائت کرد. (در خلسه عمیق هیپنوتیزمی این امکان وجود دارد که سوژه چشمانش را باز کند و همچنان هم در شرایط خلسه ی هینوتیزمی باقی بماند.)
در این شرایط سرعت خواندن یک متن برای او 63 درصد افزایش یافته بود و هیچ کلمه ای را نیز در جریان خواندن جا نیانداخته بود
(در کتاب هیپنوتیزم لکرون که در سال 1968 منتشر شده ، در صفحه 159 آن با شرح و بسط بیشتری به این موضوع اشاره شده است[2]) این افزایش خارق العاده ی قابلیت ، فقط مدت کوتاهی دوام پیدا کرد.
اگر به فرد هیپنوتیزم شده ای
پدیده های هیپنوتیزمی
هر چند که هیپنوتیست[1] یا هیپنوتیزورها در میان انـبوهی از عقاید و باورهای متضاد و متفاوت درگیر شده اند که یکی از آنها این پرسش قدیمی و جواب داده نشده است که اصولاً هیپنوتیزم چیست؟ ولی در این زمینه که پدیده ها و آثار وجودی هیپنوتیزم چه چیزهایی هستند، توافق و همدلی زیادتری وجود دارد . راستی در زمان برقراری خلسه یا پدیده هیپنوتیزمی چه تغییرات رفتاری ، احساسی و ادراکی ممکن است در سوژه پدید آیند؟ کسانی که از طیف میانی جامعه برای اولین بار شاهد یک مراسم القای خلسه و هیپنوتیزم شدن هستند، از مشاهدۀ رفتارهای غیر متعارف ، افزایش خارق العاده توان و قدرت در برخی از زمینه ها در سوژۀ هیپنوتیزم شده که میزان بسیاری از آنها خیلی بیشتر از خطوط قرمز طبیعی انسانها عادی هستند، واقعاً غرق در تعجب و شگفتی می شوند. دانشمندان و حتی برخی از افراد غیر پزشک و حتی عامی که یاد گرفته اند که چگونه می توانند تنها منتظر برخی از جوابها به تلقینات آنها در افراد هیپنوتیزم شده ، مستعد بوده باشند ، گاه عکس العملهایی را در افراد هیپنوتیزم شده مشاهده می کنند که پیدایش انبوهی از آنها در افراد عادی اجتماع که هیپنوتیزم نشده و یا در شرایط خلسه نیستند، غیرقابل تصور هستند. در این افراد ناظر، حتی بعدها از احساس مجدد این خاطرات به ویژه اگر هیپنوتیزور واقعاً در پیدایش تمام پدیده های هیپنوتیزمی که با سخاوت و صمیمیت در کتابهای تخصصی بیان شده اند موفق شود، واقعاً دچار شگفتی و وحشت می شوند که تا چه اندازه انسانهائی که در این زمینه استاد هستند ، می توانند کارهای پرترس و وحشت را انجام دهند[2]. به باور آنان، باید مقررات گزینشی و تشریفات ورودی محکم و پر رمز و رازی برای کسانی که می خواهند در سطح تخصصی هیپنوتیزم را بیاموزند ، در نظر گرفته شوند.
زمانی که گروهی