« برای آموزش و آماده کردنِ بیماران »
د . کوریدون هاموند ، Ph . D .
دانشگاه یوتا ، دانشکده ی پزشکی
عقاید مهمی که بایستی به بیماران منتقل شوند :
1 ـ اغلب ترس و هراسی در مورد از دست دادنِ کنترل وجود دارد ، به این صورت که اراده ی او از بین برود و تحت تسلط هیپنوتیزور قرار بگیرد . بیمار را مطمئن سازید که هیپنوتیزم ساده لوحی ، استعدادِ گول خوردن و نشانه ی ضعفِ ذهن نیست . در شرایط هیپنوز شما اراده ی خود را از دست
« دکتر جان هارتلند »
اولین مؤلف در زمینه ی هیپنوتیزم پزشکی و دندانپزشکی
بخش اول
اصول کلی که زیربنای القای خلسه هیپنوتیزمی را تشکیل می دهند
برای پیدایش خلسه هیپنوتیزمی ، اشتیاق به همکاری از سوی سوژه ، اعتماد او به شخصیت و تسلط هیپنوتیزور بر روی تئوریها و تکنیکهای عملی هیپنوتیزم و توانایی سوژه در قدرت تمرکز ، از پایه های اساسی برای موفقیت به شمار می آیند .
با القای
د . کوریدون هاموند Ph . D .
دانشگاه یوتا ، دانشکده ی پزشکی
1 ـ بیمار را برای پذیرش هیپنوتیزم شدن آماده کنید
الف ) به بیمار در ارتباط با افسانه ها و شایعات بی اساس در ارتباط با هیپنوتیزم آموزش دهید . آنان را تشویق کنید که در این راستا بیشتر از قدرت تصور و تجسم خودشان [ نه قدرت اراده ی خودشان ] استفاده کنند .
ب ) در زمان نشستن بر روی صندلی و یا خوابیدن بر روی تخت ، دستها را به صورتی قرار دهند که با یکدیگر تماس نداشته باشند و پاها به صورت متقاطع بر روی یکدیگر قرار نگیرند .
ج ) از بیمارها یا سوژه ها بپرسید که آیا از لنز تماسی در چشمهای خودشان استفاده می کنند یا نه ؟
اگر جواب مثبت است ، برای القای خلسه لنزها را خارج کنند .
د ) زمانی که بیمار دچار سرماخوردگی است ، برای بار اول ، نخستین تشریفات القای خلسه را برای او به کار نبرید .
2 ـ بین خودتان و بیمار ، روحیه ی هماهنگی ، همنوائی یا راپورت را به وجود آورید .
3 ـ در بیمار ، امید و انتظار مثبت برای هیپنوتیزم شدن را به وجود آورید . خودتان در رفتارتان مطمئن و آرام باشید تا در بیماران هم امید و اعتماد را ایجاد کنید .
4 ـ قانونِ اثر معکوس : هر قدر که فردی برای انجام یک عمل کوشش کند ، کمتر امید می رود که آن کار را به خوبی و با موفقیت انجام دهد . این مضمون به خصوص در پیدایش و تغییرات پدیده های فیزیولوژیک در بدن تأثیر دارد . زمانی که تضادی بین قدرت اراده و تصور پدید آید ، آنکه همیشه پیروز می شود ، تصور است . به جای اینکه به تنهائی بر قدرت اراده و یا حتی تلقینات مستقیم تکیه کنید ، خاطرات خودتان را زنده کنید و یا از قدرت تصور و تجسم خودتان استفاده کنید .
5 ـ قانون اثر غالب یا برتر : اگر دو احساس متفاوت با هم در ذهن وجود داشته باشند ، احساس قوی تر تمایل دارد که بر احساس یا فکر ضعیف تر غلبه کند . به جای اینکه در ارائه ی تلقین بر روی قدرت اراده تمرکز نشان دهید ، یک احساس پرقدرتِ عاطفی یا هیجانی را به متن تلقین پیوند بزنید . با این ابتکار ، یک تلقین قدرت خیلی بیشتری پیدا می کند .
6 ـ قانون توجه ی تمرکز پیدا کرده : این قانون، به اصل تأثیرگذاری تکرار در ارائه ی تلقین به صورتها و روشهای متفاوت ومتنوع اشاره دارد . زمانی که توجه ی انسان بر روی عقیده ای تمرکز پیدا کند ، در آن فکر این حالت پدید می آید که انسان آنرا به صورت یک واقعیت تلقی کند . سعی کنید تا تلقینات مهم را لااقل 3 بار تکرار کنید . تکرار می تواند نه به صورت بیان مجدد یک مضمون ، بلکه به بیان آن در متن یک مثال استعاره ای و یا به شکل بذر پاشیدن به صورتها و اشکال متنوع و گوناگون درمیان بیانات شما بوده باشد .
7 ـ اصلِ هویج . به جای اینکه از پشت برای جلو رفتن فشار وارد کنید ، به او برای رفتن به جلو به صورتهای مناسب انگیزه بدهید . هدف و آرزوی بیمار را به صورتهای گوناگون درمتن و در جریان القای خلسه ، تکنیکهای عمیقتر شدن و متن تلقینات بگنجانید . در زمانی که مناسب یا مقدور باشد ، از دلیل ومنطق پردازی ( و یا حتی ارائه ی مطالب و مضمونهای شبه حقیقت ) استفاده کنید ، تا جذب تلقینات توسط بیمار قابل قبول تر باشد و او به پذیرش آنها تشویق شود .
8 ـ اصلِ مثبت بودن متن یا شکل ظاهری تلقین ها . اینکه یک انگیزه ی مثبتی را به وجود بیاوریم ، راحت تر از این است که یک انگیزه یا نظریه ی موجودی را نفی کنیم . تا آنجا که ممکن باشد ، از جملات مثبت به جای جملات منفی استفاده کنید .
9 ـ اصل پیدایش تغییرات و تحولات به صورت تدریجی . هرگز این انتظار را نداشته باشید که بیمار خیلی سریع موفق به ایجاد یا تجربه ی پدیده های هیپنوتیزمی بشود . مانند برخی از بیماران یا افراد جامعه نباشد که انتظارات جادوئی درباره ی هیپنوتیزم و هیپنوتیزم درمانی دارند . هرگز یا معمولاً این امکان وجود ندارد که یک ساختمان بلند در مدت کوتاهی ساخته شود .
10 ـ قانون هاموند به نام صرفه جوئی یا خسیسی . در تمام مواردی که امکانپذیر بوده باشد ، در روشهای درمانی خود به قناعت و سادگی گرایش پیدا کنید ، به جای اینکه پروتوکل یا طرح درمانی خودتان را بیشتر از آنچه که لازم است ، پیچیده و بغرنج کنید . هر زمان که قصد طراحی یک برنامه ی درمانی را دارید ، راحت ترین و ساده ترین روشی را که می تواند شما را به هدف برساند ، انتخاب کنید . کاربرد استعاره های اسرار آمیز و مفاهیم پیچیده ای که به صورت بیانات چند لایه و با تکنیکهای گیج کننده مورد استفاده قرار می گیرند ، به ندرت برای موارد عادی و متداول درمانی لازمند . در برخی از موارد ، کاربرد این روشهای مبهم و پیچیده بیشتر به نیازهای روانی درمانگر ارتباط پیدا می کنند تا احتیاجات حقیقی بیمار !
11 ـ اصل استحکام بخشی مثبت . بیمار را هم در شرایط خلسه و هم در شرایط خارج از آن تقویت کنید . مثلاً به او بگوئید : « تو امروز برخی از کارهای بسیار مهم و عالی را انجام داده ای » هرگز بیمار را به علت نشان دادنِ مقاومت در برابر هیپنوتیزم شدن ملامت نکنید و هیچگاه از او انتقاد نکنید . تلقینات را همینطور می توان با انجام برخی از کارهای مهم جسمی مانند ایجاد سبکی و پرواز در دستها و یا ایجاد انجماد عضلانی در یک دست و یا پدید آوردن بیحسی تقویت کرد .
12 ـ اصول تائید وجود خلسه . برخی از پدیده های هیپنوتیزمی را به وجود بیاورید تا بیمار قانع شود و قـبول کنـد که ضـمیر ناخود آگاه او قدرت و توان بسیار زیادی دارد . در او انتظار مثبتی را به وجود بیاورید ، این انتظار که او قدرت و قابلیت لازم را دارد و به قدرتهای درونی خویش برای تغییر هم اعتقاد دارد . روشهائی که می توانند در بیمار احساس و اطمینان « هیپنوتیزم شدن » را به وجود بیاورند ، زیاد هستند که فقط تعدادی از آنها عبارتند از :
الف . ایجاد بیحسی یا بی دردی دستکشی
ب . اختلال در احساسِ گذر زمان
ج . پرواز دست ، پرواز در دو دست و یا سیگنالهای ایدئوموتور
د . کاتالپسی در یکی از اندامها
هـ . تلقینات بعد از هیپنوتیزمی
و . به یاد آوردنِ یک خاطره ی فراموش شده
ز . ایجاد فراموشی یا آمنزی
ح . پدیده ی ایدئوسنسوری [ بر اثر تخیل و تصور ، به یک ادراک حسی رسیدن ]
ط . توهم بویائی
13 ـ اصل اریکسون در زمینه ی فردی کردن و بهره گیری . زمانی هیپنوتیزم بیشتر مفید واقع می شود که به صورت فردی و برای شخص بیمار مورد استفاده قرار بگیرد . در این جریان از علایق ، نیازها ، نحوه ی تفکر ، عادتهای سیستم های ارائه دهنده[1] و انگیزه های او بهره گرفته و یا از آنها استفاده کنید . به این ترتیب ، با توجه به اختصاصات و قابلیتهای فرد ، برنامه ی هیپنوتیزمی او را برنامه ریزی و اجرا کنید . درمان در این شرایط نباید براساس متنهای کلیشه ای کتابی ، بلکه بایستی با توجه به اختصاصات وجودی و حقایق زندگی وی صورت بگیرد . زمانی که با بیماری سر و کار دارید که سرکش و مقاوم و یا غیرآشناست ، از تلقینات غیرمستقیم و تشویق آمیز و در خلسه ای سبک استفاده کنید . تلقیناتی که متن مستقیم تری دارند ، در شرایطی شایسته است که مورد استفاده قرار بگیرند ک بین شما و بیمار راپورت برقرار شده و در بیمار انگیزه ی قوی و پرقدرتی پدید آمده و بیمار در خلسه ی عمیقتری قرار گرفته است . این روش در بیمارانی که بیشتر به دیگران متکی بوده و بیشتر حرف شنو و مطیع هستند ، بیشتر مؤثر واقع می شود .
14 ـ اصل مراعات نوبت . در یک جلسه ی درمانی ، تعداد زیادی از تلقینات بعد از هیپنوتیزمی را ارائه ندهید . اگر تلقینات مهمتری وجود دارند ، آنها به قسمت پایانی خلسه محول سازید . لحظاتی از سکوت را به کارببرید تا معانی و مفاهیم بیشتری را به وجود آورد.
( ارتباط چند لایه ای ) . در فواصل بیان مطالب و مفاهیم متفاوت ، لحظاتی از سکوت و مکث را به کار ببرید .
1 . REPRESENTATIONAL SYSTEMS مجاری یا کانالهای حسی و درونی متعددی که برای انجام یک کار مورد نیازند [ یک اصطلاح NLP در مقوله ی استراتژیها یا نقشه های عملیاتی ذهنی ] . در صورت نیاز به اطلاعات بیشتر ، به کتاب ارتباط مؤثر و موفقیت قطعی با NLP تالیف ژوزف اکونور و یان مک در موت ترجمه دکتر رضا جمالیان از انتشارات جیحون تلفن 66404532 مراجعه بفرمائید . « مترجم »