هیپنوتیزم و زایمان
پروفسور ارنست ر . هیلگارد[1] پروفسور ژوزفین ر . هیلگارد
Ph . D در رشته ی روان شناسی تجربی Ph . D در رشته ی روان شناسی کودک
دکترای پزشکی ، روان پزشک ، روانکاو
زایــمان ، درد و هیپــنوتیـزم
این موضوع بسیار عجیب و گیج کننده است که چطور یک عمل طبیعی مانند زایمان باید تا این اندازه دردناک بوده باشد ؟ به نظر می آید این دردها تا حدودی جنبه روانی داشته باشند . بررسیهای مردم شناسی نشان می دهند که رفتار خانمها در زمان زایمان در بین گروههای مختلف انسانی کاملاً متفاوت است ، ولی این عقیده که عمل زایمان در بین افراد بدوی بدون درد است ، افسانه ای بیش نیست . در تمدنهای غربی دردهای زایمان آنقدر طبیعی و عادی تلقی می شده که تسکین آن نوعی گناه به شمار می رفته است . ولی این باور بتدریج تغییر پیدا کرد تا اینکه در سال 1853 ملکه الیزابت پادشاه انگلستان جرئت کرد در جریان زایمان خود از داروهایی استفاده کند که اسنو پزشکش برای او پیشنهاد کرده بود . به این ترتیب بود که پرنس لئوپلد متولد شد . در زمان ما برای تقلیل دردهای زایمان از داروهای شیمیایی یا اقدامات روان شناسانه و در برخی از موارد از ترکیب این دو با هم استفاده می شود . در این مقاله بیشتر بر روی تکنیکهای غیردارویی تکیه می گردد که هیــپنوتیزم یکی از آنها به شمار می رود .
سه روش وجود دارد که خانمهای باردار می توانند از طریق آنها برای عمل زایمان آماده شوند . به این ترتیب امید می رود که به کمک یکی از آنها زایمان براحتی و بدونِ درد خاتمه پیدا کند ...
1 ـ روشهای هیپنوتیزمی .
2 ـ روشی که به نام زایمان طبیعی در سال 1933 توسط گرانت لی دیک[2] رید معرفی شده است .
3 ـ روشی به نام آمادگی روانی یا پسیکوپروفیلاکتیک که در سال 1949 توسط دانشمند روسی ولووسکی[3] ابداع گردید . از آنجا که این روش توسط یک پزشک فرانسوی به نام لاماز[4] به کشورهای غربی معرفی شد ، بنابر این ، این شکل از آمادگی برای زایمان به روش لاماز شهرت پیدا کرده است .
این سه روش در بسیار از موارد مشترکات زیادی دارند ، تا حدودی که برخی از دانشمندان معتقدند که نمی توان آنها را بخوبی از یکدیگر جدا کرد . ما به نکات و مراتب مشترک آنها اعتقاد داریم ، ولی در ضمن تصور می کنیم که نمی توان اختلافاتی را که آنها با یکدیگر دارند ، نادیده بگیریم .
از نقطه نظر روان شناسی ، اولین مسأله ای که در شروع زایمان اهمیت پیدا می کند ، وجود درد و نیاز به تسکین آن است . در ایالات متحده با این دردها بلافاصله با تزریق داروهای مسکن مقابله می شود . در این حالت باید رعایت احتیاط را کرد ، زیرا تجویز این داروها برای جنین و مادر می توانند خطر آفرین بوده باشند . بنابر این در این زمان هر قدر که از مـصرف داروهای بـیهوش کننده و ضد درد کمتر استفاده شود ، خطر برای مادر و کودک کمتر می شود . این موضوع بخصوص در مواردی اهمیت بیشتری پیدا می کند که زائو به بیماریهای قلبی ، ریوی یا آلرژیهای متعدد و متنوع دارویی دچار بوده باشد . این خانمهای باردار سوژه های انتخابی برای انجام زایمان با روشهای غیردارویی به شمار می روند . در مواقعی که نوزاد نارس باشد ، کاهش میزان غلظت داروهای شیمیایی در خون، در زنده ماندن او نقش مهمی بازی می کند دوره زایمان را می توان به سه قسمت تقسیم کرد : قسمت اول زمانی است که صرف باز شدن دهانه رحم می شود تا نوزاد بتواند از آن عبور کند . این محدوده زمانی قسمت اعظم مدت زایمان را به خود اختصاص می دهد . داروهایی که در زمان زایـمان مصـرف می شوند ، بیشتر به این خاطر است که این دوره را بی دردتر یا کوتاهتر کنند . دو قسمت دیگر مربوط به عبور نوزاد از مجاری زایمانی می شود که بالاخره به عمل زایمان منتهی می گردد . پس از این مرحله است که جفت خارج می شود . مرحله اول از عمل زایمان طولانی تر و در عین حال زمان آن متفاوت است . مرحله دوم معمولاً نیم ساعت و مرحله سوم چند دقیقه به طول می انجامد . در برخی از اشکال زایمان مانند خروج مقدماتی با سنِ نوزاد از کانال زایمانی ، این مدت خیلی طولانی تر و در عمل سزارین [ رستم زائی] زایمان بسیار کوتاه مدت تر است .
برای پیشگیری از پارگیهای پرعارضه مجاری زایمانی از یک عمل جراحی به نام اپیزیوتومی [5] استفاده می شود . این عمل و ترمیم آن خود باعث پیدایش دردهای زیادی می شود ، بخصوص که دوختن آن باید بلافاصله پس از دوره فرسایش دهنده ی زایمان صورت بگیرد .
6 هفته [ یا 40 روز در فرهنگِ ایران ] پس از زایمان به دوران بعد از زایمان معروف است . طی این مدت ، بدنِ زائو به حالت یک زن غیرباردار بر می گردد . در این محدوده ی زمانی انواعی از دردها و ناراحتیها وجود دارند . در برخی از موارد در این دوره دردهایی هم پدید می آیند که به شیردادن به نوزاد مربوط می شوند . در این زمان برخی از بیماریهای روانی از جمله افسردگی هم ممکن است به وجود بیاید .
از آنجا که بیشتر زائوها جوان و سالم هستند ، بنابر این دوران بارداری و زایمان باید بسیار شاد و سازنده باشد . این نکته بسیار مهمی است که زایمان به کمک هیپنوتیزم بر روی آن تأکید فراوانی دارد .
روش روانی برای کسب آمادگی جهت زایمان
دو روش آماده سازی خانمها برای زایمان بی درد که با وضوح بیشتری بیان شده اند و مستقیماً به استفاده از هیپنوتیزم اشاره ای نکرده اند ، زایمان طبیعی و زایمان با روش پسیکوپروفیلاکتیک یا آماده سازی روانی است . هر دو روش ــ بخصوص زایمان طبیعی ــ زمینه را برای قبول کاربرد تکنیکهای روان شناسی برای استفاده در زایمان فراهم کردند و در نهایت در جامعه پزشکی نگرش مطبوعتری نسبت به استفاده از هیپنوتیزم به وجود آمد . دیک رید خیلی اصرار داشت بر این مطلب تأکید کند که در روش او از هیپنوتیزم استفاده نمی شود . تکنیک پسیکوپروفیلاکتیک لااقل در زادگاهش ، شوروی [ سابق ] در جریان تجربیات و تحقیقاتی به وجود آمد که در زمینه هیپنوتیزم صورت می گرفتند ، بنابر این از لحاظ جامعه شناسی تاریخی پیوند آن با هیپنوتیزم در این کشور با مناطق دیگر از جمله آمریکا و اروپا متفاوت است .
گرانت لی دیک رید ( که در سالهای بعد نامش به صورت خلاصه تر دیک ـ رید و روش مورد استفاده اش به نام روش دیک ـ رید نامیده شد ) بر این باور بود که پدیده ای طبیعی مانند زایمان نباید دردناک باشد . او تأکید می کرد که زایمان بی درد و زایمان طبیعی مفاهیمی مشابه هستند . او تصور می کرد که تمدن با خودش ترس از زایمان را هم به ارمغان آورده ، ترس موجبات پیدایش تنش را فراهم آورده و تنش هم منجر به پیدایش درد شده است . بنابر این اگر ما بتوانیم ترس را از بین ببریم ، تنش و درد هم از بین می روند . کتاب دیگری که توسط این مؤلف تألیف گردید ، زایمان بدون ترس نام داشت .
تکنیک یا روش مورد استفاده دیک رید از قسمتهای زیر تشکیل می شد :
1 ـ مجموعه ای از اطلاعات علمی مقدماتی درباره زایمان .
2 ـ برخی از روشهای روانی مانند ریلاکس شدن و استفاده از تمرینهای تنفسی .
3 ـ روشهایی که به کمک آنها اعتماد به نفس زائوها افزایش پیدا می کرد و در این راستا از تلقینات مناسب استفاده می شد .
او سعی داشت تا از نام هیپنوتیزم در کارهایش استفاده نکند ، ولی در فصلی از یکی از آثارش که پس از مرگ او منتشر گردید ، نگرش مساعدتری نسبت به هیپنوتیزم نشان داده است .
دیک رید به این نکته توجه داشت که در برخی از بیمارانش از همان آغاز شروع زایمان تا پایان آن خلسه عمیق و مستمری به وجود می آمد . او این پدیده را مولود ریلاکس بودن عمیق می دانست و از واژه هیپنوتیزم نامی به میان نمی آورد ، هر چند در این خلسه ، بی دردی و گاه فراموشی جریانات دوره زایمان هم وجود داشت ! بسیاری از پژوهشگران از جمله کروجر به بهره گیری از هیپنوتیزم در این روش تأکید کرده اند ، ولی به نظر ما اگر چه این دو روش از مضامین روان شناسانه مشترک یا مـشابهی استفاده کرده اند ، ولی در مجموع هر دو روش یکسان و معادل نیستند . برای مثال از روش دیک رید با موفقیت می توان در زائوهایی استفاده کرد که هیپنوتیزم پذیر نیستند ، هر چند خانمهایی که دارای قدرت هیپنوتیزم پذیری زیادی هستند ، پس از کسب آموزش در روش دیک رید در زمان زایمان رفتارهایی را نشان می دهند که کاملاً مشابه با حالات هیپنوتیزمی است . به این ترتیب برخی از موارد افتراق این دو روش مشخص می شوند .
در زمینه ارزشیابی نتایج استفاده از این روش در زایمان بررسیهای وسیعی صورت گرفته ، ولی در ایـنجا ما تـنها به ذکر یک نتیجه گیری کلی بسنده می کنیم :
* یک چهارم تا یک سوم از زائوهایی که با این روش برای زایمان آماده می شوند ، برای انجام زایمان نیازی به استفاده از مسکنهای شیمیایی پیدا نمی کنند ، در حالی که در گروهی که با این روش آماده نشده اند ، وضع به این صورت نیست .
* زائوهایی که به کمک این روش کسب آمادگی کرده اند ، اگر هم نیاز به مصرف مسکن پیدا کنند ، این نیاز دارویی خیلی کمتر است و بندرت به بیشتر از 100 میلی گرم دِمُِرل [6] می رسد .
کسانی که این دوره های آماده سازی زائوها برای زایمان طبیعی را برگزار می کنند ، بر این نکته تأکید می کنند که هدف آنها در این برنامه ها تنها از بین بردن درد نیست ، بلکه می گویند : « هدف اساسی ما در این روش هدایت جریان زایمان با استفاده از مبانی روان شناسی به مسیری است که برای مادر از هیجان و عاطفه بیشتری برخوردار بوده و این تجربه که قبلاً رنج آور و ناراحت کننده تلقی می گردید ، به صورت تجربه مطبوعی برای مادر در بیاید . اگر برای رسیدن به این هدف لازم باشد ، از داروهای مسکن شیمیایی هم به مقادیر اندک استفاده می کنیم . » به این ترتیب زائوها از زایمان به کمک این روش خاطرات خوبی را حفظ می کنند . اگر چه در این زمینه آمارهای دقیقی وجود ندارد ، ولی شواهد مشهود نشان می دهند زائوهایی که با این روش برای زایمان آماده شده اند ، به میزانهای متفاوتی به بی دردی یا کم دردی می رسند.
روشی که جانشین تکنیک دیک ـ رید شد یا آن را از میدان خارج کرد ، به روش یا متد لامازیاپسیکو پروفیلاکسی معروف است . این روش با هیپنوتیزم پیوند و مشترکات بیشتری دارد . در حدود سالهای 1950 پزشک فرانسوی فردیناند لاماز که به روسیه رفته بود، این روش را یاد گرفت و پس از مراجعت به فرانسه آن را به جامعه پزشکی فرانسه معرفی کرد . او این کار را آنچنان با قدرت و متانت انجام داد که عده زیادی طرفدار پیدا کرد و این روش هم در فرانسه به نام او معروف شد و در بقیه کشورهای اروپایی و آمریکایی هم با همین نام شهرت پیدا کرد .
قابل توجه همکاران متخصص زنان و مامائی ، همکاران ما و خانمهای باردار
اگرفرصت شرکت درکلاسهای گروهی و طولانی را ندارید ، ما مطابق با استانداردهای انجمن هیپنوتیزم پزشکی آمریکا در مدتی بسیار کوتاه هیپنوتیزم و کاربرد آنرا در زایمان بی درد و انبوهی از بیماریهای زنان به صورت انفرادی آموزش می دهیم .
با تلفن 77561318 تماس بگیرید .
سابقه زایمان با کمکِ هیپنوتیزم در شوروی [ سابق ]
برای اولین بار روشهای هیپنوتیزمی تلقینی[7] در شوروی [ سابق ] مورد استفاده قرار گرفت . یک روان پزشک به نام پلاتونوف که در مؤسسه روان پزشکی خارکف مشغول به کار بود ، به مطالعه بر روی درد علاقه پیدا کرد و متوجه شد که دردهای زایمان حوزه مناسبی برای تحقیق اوست . او به عنوان یک روان پزشک متوجه شد که هیپنوتیزم در زایمان علاوه بر تسکین درد ، می تواند آثار مثبت دیگری هم بر جای بگذارد . روابط عاطفی مادر با فرزند یکی از عوامل مهمی بود که مورد توجه او قرار گرفت . زمانی که مشغول فعالیت در این زمینه گردید ، با مخالفت همکاران متخصص زنان و زایمان روبرو شد . بنابر این به جای اینکه روش دلخواه خود را در سطح جامعه انجام دهد ، مجبور شد تنها به عنوان یک پروژه تحقیقاتی آن را بر روی خانم دکترها ، دانشجویان پزشکی و کادرهای پزشکی اِعمال کند . در حدود سالهای 1936 روش او طرفداران زیادی پیدا کرد . در این سال پلاتونوف گزارشی در زمینه انجام زایمان با این روش منتشر کرد که نشان می داد با به کارگیری این روش 60 درصد از 588 مورد زایمان موفقیت آمیز بوده است . در ایـن بـرنـامـه تنها بی دردی مورد توجه نبود ، بلکه رضایت زائوها از جریان زایمان و کمترشدن ضایعات جسمی و روانی هم مورد توجه قرار گرفت . در این زمان بود که جامعه پزشکی شوروی تمایل بیشتر و نگرش مطبوعتری نسبت به هیپنوتیزم پیدا کرد و برای استفاده بیشتر و بهتر از این روش ، تعدادی هیپنوتاریوم[8] درشهرهای بزرگ مانند لنینگراد و کیف تأسیس گردید . هر چند اطلاعات دقیقی از نتایج این کارها منتشر نگردید ، ولی انتشار مقالاتی که درهرکدام از آنها مثلاً از بیشتر از 8000 مورد زایـمان تـنها با کمک هیـپنوتیزم خبر می دادند ، از گسترش کاربردی این روش حکایت می کردند .
روش پسیکو پروفیلاکسی پس از تجربیاتی که در زمینه انجام زایمان با روشهای تلقینی هیپنوتیزمی صورت گرفت ، طراحی و عرضه گردید . این متد برای اولین بار توسط ولووسکی[9] پیشنهاد گردید و بزودی مورد تأیید وزارت بهداشت و درمان شوروی قرار گرفت و از سال 1951 م . مورد استفاده قرار گرفت .
همانطور که در متد لاماز مشاهده می شود ، در این دوره آموزشی علاوه بر ارائه مقداری مطالب علمی درباره بارداری و زایمان ، از تلقین هم استفاده می گردد . در جریان آموزش ، با زبان ساده به مطالبی اشاره می شود که مربوط به تحولات فیزیولوژیک در جریان بارداری و زایمان می شوند . در این برنامه به نظریه های پاولوف در مورد تسکین درد از طریق حذف ترس ، برخی تمرینهای تنفسی ، کنترل بر اعصاب و عضلات از طریق ریلاکس شدن و توجه به برخی از عکس العملها و رفتارهای زائو در زمان زایمان تأکید می گردد . یکی از نکات جالب این برنامه این است که در جریان آموزش خانمهای باردار ، همسران آنها هم شرکت می کردند تا بتوانند به صورت تکنیکی و عاطفی در دوره بارداری و زایمان از تشریک مساعی آنان هم استفاده شود .
در فرانسه چرتوک و همکارانش دست به پژوهشی زدند تا میزان کارایی روش پسیکوپروفیلاکتیک در زایمان بی درد را مورد بررسی قرار دهند . به این ترتیب 200 خانم باردار از طریق این روش برای انجام زایمان بی درد آماده شدند ، ولی فقط اعداد و ارقام مربوط به 90 نفر در دسترس می باشد . هدف از این تحقیق آن بود تا میزان « خوب بودن » این روش برای زایمان تحت بررسی قرار بگیرد . 49 درصد از زائوهایی که برای این نوع زایمان آماده شده بودند ، « بخوبی » زایمان خود را انجام دادند ، در حالی که در گروه شاهد این نسبت به 27 درصد می رسید . ضمناً از شدت احساس درد در خانمهایی که کسب آمادگی کرده بودند ، به میزانهای متفاوت کاسته شد . در این پژوهش میزان هیپنوتیزم پذیری سوژه ها بخوبی اندازه گیری نشده است تا این نکته مشخص شود که زائوهایی که از این طریق زایمان خوبی داشته اند از لحاظ جمعیت آماری همان افراد هیپنوتیزم پذیر هستند یا نه ؟
هر چند در ترکیب هر دو روش عامل تلقین بوضوح به چشم می خورد ، ولی کسانی که در این دو پروژه به عنوان سرپرست شرکت داشتند ، اصرار می کردند تا این عقیده را به اثبات برسانند که این دو روش کاملاً با یکدیگر تفاوت دارند . از سوی دیگر ، آنان بر این مطلب اصرار می ورزیدند که در این دو شیوه درمانی چیزی به نام هیپنوتیزم دخالت ندارد . شاید علت این بوده که آنها یک تصویر ذهنی قدیمی و منسوخ شده از هیپنوتیزم را در نظر داشته اند که هیپنوتیزم تنها با تشریفات پیچیده و پرهیبت به وجود می آید و سوژه باید حتماً خواب یا بیهوش شود . در تمام این روشهای هیپنوتیزمی و غیرهیپنوتیزمی چند ویژگی مشترک به نام ریلاکس بودن، کنترل تنفس و القای احساس امنیت و حمایت وجود دارد . به این ترتیب به کمک آنها سوژه ها می توانند استرس را از کالبد خود دور سازند .
یکی از امتیازات بارز زایمان با هیپنوتیزم در مقایسه با روش لاماز و متد پسیکو پروفیلاکتیک ، انعطاف پذیری و گستردگی محدوده آثار آن است . در این روش هدف تنها انجام زایمان بی درد به کمک هیپنوتیزم نیست ، بلکه کنترل بیماریها یا علایمی مانند استرس ، اضطراب ، بی خوابی ، تهوع و استفراغِ ویار ، گاستریت ، یبوست و ... درطول بارداری و بعد از آن هم مورد نظر است و در مورد ازدیاد شیر زائو و ایجاد روابط بسیار دوستانه و عاطفی بین مادر و نوزاد هم به آنان تلقین می شود . به این ترتیب پزشک یا مامایی که با این روش زائو را برای زایمان بی درد آماده می کند ، به زائو یا بیمارش کمکهای خیلی بیشتری می کند .
زایمان بی درد با هیپنوتیزم
پس از اینکه آثار ضد درد هیپنوتیزم در راستای انجام اعمال جراحی مشخص گردید ، مسمریستهای اولیه کوشش کردند تا از آن در محدوده زایمان بی درد هم استفاده کنند . از آن زمان تاکنون گزارشهای زیادی در زمینه انجام زایمان به کمک هیپنوتیزم از نقاط مختلف جهان رسیده است که تا دهه اخیر این مطالب به صورتهای پراکنده منتشر می شدند ، اما در سالهای اخیر کتابها و مقالات زیادی در زمینه کاربرد هیپنوتیزم در بیماریهای زنان و زایمان منتشر شده است .
پزشک یا مامایی که تصمیم می گیرد از هیپنوتیزم در کار خود استفاده کند ، درمقابل عده ای از انتخابها قرار می گیرد . زمانی که می خواهد خانمهای باردار را برای زایمان با هیپنوتیزم آماده کند ، آیا باید این کار را به صورت فردی یا گروهی انجام دهد ؟ اصولاً او خودش این خانمها را برای زایمان با هیپنوتیزم آماده کند یا این کار را به عهده همکاری بگذارد که حوصله ، مهارت یا فرصت بیشتری برای این کارها را دارد ؟ چگونه در مراحل مقدماتی ، میانی و پایانی زایمان از هیپنوتیزم استفاده کند ؟ در بسیاری از موارد این انتخابها بر اساس تمایلات فردی و الزامات محیطی صورت می گیرند ، بنابر این به جای اینکه طرح مشخصی را برای آموزش انتخاب کنیم ، به بیان روشهای مختلفی می پردازیم که در زایمان با هیپنوتیزم مورد استفاده قرار می گیرند .
زایمان با هیپنوتیزم به صورت گروهی عملی تر و موفقیت آمیزتر است ، زیرا هم سوژه ها جمعیت آماری نسبتاً مشابهی هستند و هم نیازهای آموزشی آنان با یکدیگر مشابه است . خانمهای باردار در زمینه زایمان با سؤالات و مشکلات مشابهی روبرو هستند . این مسائل و مشکلات مشابه ، انجام آموزشهای گروهی را منطقی تر جلوه می دهد . اما در رشته های دیگر مثلاً سرطان ، در زمانی که بیماری با این تشخیص مواجه می شود ، بسهولت نمی تواند مؤسسه یا دوره آموزشی خاصی را پیدا کند که در آن بتواند برای سؤالات و مشکلات خویش جوابها و راه حلهای منطقی و سریعی را پیدا کند . برای خانمهای باردار شرکت در آموزش گروهی بسیار مناسب است . در این شرایط و از طریق ارتباطی که آنها می توانند با هم پیدا کنند ، به حل بـسیاری از مـشکلات خــود در زمینه بـارداری می رسند و برای پزشک و ماما هم آموزش گروهی صرفه جویی در وقت محسوب شده و برای زائوها هم این برنــامه ارزانــتر تــمام می شود . اگر همسران این خانمها هم با مطالعۀ کتابهایی در زمینه هیپنوتیزم علمی پزشکی با مبانی و کاربردهای هیپنوتیزم بویژه در مورد بارداری آشنا شوند ، می توانند همسران خود را در این خصوص تشویق کرده و حتی جوابگوی برخی از سؤالات آنان باشند .
در جلسه اول ، ماما با بیانات کوتاهی به معرفی زایمان با هیپنوتیزم می پردازد و به خانمهای باردار این امید را می دهد که آنان زایمان راحت و بی خطری در پیش خواهند داشت . پس از آن به انجام یک هیپنوتیزم گروهی می پردازد . اگر برخی از خانمهای باردار حاضر در جلسه مایل نباشند هیپنوتیزم شوند ، می توانند به صورت ناظر حضور داشته باشند . مسلماً همه یا اکثریت آنها پس از مشاهده رفتار سایر خانمها در زمان هیپنوتیزم و شنیدن جواب سؤالات خویش از آنها ، در نوبتهای بعد با رضایت و رغبت بیشتری برای هیپنوتیزم شدن داوطلب می شوند .
در جلسه دوم زائوها با روش دیگری از القای هیپنوتیزم آشنا شده و به خلسه عمیقتری می رسند . در این شرایط ممکن است آنها برخی از پدیده های هیپنوتیزمی را هم تجربه کنند . به نظر می آید که شروع برنامه آموزشی در ماههای اول بخوبی دو ماه پایانی دوره بارداری نباشد ، زیرا در ماههای هفتم و هشتم بارداری علاقه و انگیزه زائوها درسطوح خیلی بالاتری است . در جریان آموزش باید به زائوها تأکید شود که هدف در زایمان با هیپنوتیزم تنها کـم کردن درد نیست ، بلکه انجام یک زایــمان کم خطرتر ، پربارتر و پراحساس تر هم مورد توجه است .
موقعی که زمان زایمان فرا برسد ، سه راه متفاوت در مقابل این خانمهای باردار قرار می گیرد : ( 1 ) بهترین روش این است که این خانمها بلافاصله از طریق خود هیپنوتیزم خودشان را در خلسه هیپنوتیزمی قرار دهند و به کمک مطالبی که به آنها آموزش داده شده ، عمق خلسه را عمیقتر کرده و پس از آن به ایجاد بی دردی بپردازند . ( 2 ) ماما با تلقین زائو را هیپنوتیزم کند . ( 3 ) ماما از همکاری که در زمینه هیپنوتیزم تجربه و مهارت بیشتری دارد ، کمک بگیرد .
آمادگی برای زایمانِ راحت
در هیپنوتیزم و هیپنوتیزم درمانی شایسته است که در تمام مراحل از ویژگیهای فرد برای ایجاد خلسه ، عمیقتر کردن خلسه و بالاخره از بین بردن ترسها ، تردیدها و کاهش قابل ملاحظه ی درد او استفاده کرد . آنچه که در سطور زیرین می آیند ، کلیاتی هستند که کم و بیش شامل تمام زائوها می شوند :
1 ـ تمرین تخیّلی و نمایشی زایمان
باید بارها به صورت تمرینی و نمایشی جریان زایمان را برای زائوها تجسم کنیم و فردی به عنوان پزشک یا ماما در این برنامه نمایشی شرکت کند . پیش از این در روشهای لاماز و دیک رید هم از این تمرینها استفاده شده و آثار آنها در تقلیل اضطراب بخوبی به نمایش گذاشته شده است . اگر پزشک یا ماما در این جریان شرکت داشته باشد ، با توجه به قابل پیش بینی بودن مراحل زایـمان ، می تواند در این مورد اطلاعات لازم را به زائو بدهد . این تمرین زمانی دارای بیشترین میزان تأثیر است که در شرایط خلسه هیپنوتیزمی صورت بگیرد . دو نفر از پژوهشگران این جریان زایمان را به صورت ذهنی و درست مطابق واقعیت تا موقعی ادامه دادند که زائوها به صورت تخیّلی صدای گریه نوزادی را هم که متولد شده بود ، شنیدند . این کار برای مادرانی که منتظر تولد بچه هایشان بودند ، بسیار جالب و هیجان انگیز بود . این برنامه نمایشی دارای برخی از نتایج درمانی هم بود . برای مثال اگربرخی از این خانمهای باردار پس از تصور تولد نوزادشان دچار شادی و شعف زیادی نمی شدند ، پزشکان به این نتیجه گیری می رسیدند که احتمالاً مادر با برخی از مشکلات احتمالی روانی روبرو است ، بنابراین در صدد رفع آنها بر می آمدند .
2 ـ آثار فراوان ریلاکس شدن
ریلاکس شدن و ریلاکس بودن برای اهداف متعددی می تواند مورد استفاده قرار گیرد . برای مثال هم برای ایجاد یا القای خلسه هیپنوتیزمی مورد استفاده قرار می گیرد و هم برای عمیقتر کردن خلسه هیپنوتیزمی . ضمناً اگر در دوره زایمان تنش و اضطرابی در ذهن زائو پدید آید ، در حالت ریلاکس شدن می توان با آن مقابله کرد . آبرامسون و هرون هر کدام 100 زائو را هیپنوتیزم کردند و بدون تلقین در زمینه پیدایش بی دردی ، تنها آنان را در یک حالت ریلاکس عمیق و گسترده قرار دادند . هدف این بود که مشخص شود آرامش و وانهادگی زائو و عدم توجه او به شرایط محیطی چه تأثیری بر روی جریان زایمان به جای می گذارد . آنها متوجه شدند که در این شرایط زمان یا دوره زایمان تقلیل پیدا می کند . این کاهش در دوره ی زایمان در این 100 خانم در مقایسه با 78 زائو که به عنوان شاهد هیپنوتیزم و ریلاکس نشده بودند ، کاملاً واضح و هم در فاز یا مرحله اول و هم در مرحله دوم زایمان مشهود بود .
خیلی مشکل است که در مورد عوامل متعددی که در زمان آموزش برای آماده شدن برای زایمان بی درد دخالت دارند ، به قضاوت بپردازیم . دو نفر از پژوهشگران به نامهای چاپل و فورنو دست به تحقیق جالبی زده اند . آنها 136 خانم باردار را برای انجام زایمان تحت نظر گرفتند . از این جمع 30 نفر از طریق هیپنوتیزم برای انجام زایمان آماده شدند ، 51 نفر با ریلاکس شدن و بدون کمک هیپنوتیزم آمادگی پیدا کردند و 55 نفر هم به عنوان شاهد و بدون آموزش خاصی دوره زایمان را پشت سر گذاشتند . در این پژوهش مشخص شد که زمان زایمان خانمهایی که با هیپنوتیزم آماده شده بودند ، نسبت به دو گروه دیگر کمتر یا کوتاهتر بوده است . پس از آن از طریق پرسشنامه هایی که در اختیار این افراد گذاشته شد ، معلوم شد زائوهایی که از طریق هیپنوتیزم کسب آمادگی کرده بودند، دوره زایمان را مطبوعتر و راحت تر از زائوهایی احساس کرده اند که هیچگونه آمادگی نداشتند .
3 ـ جایگزینی یک علامت دیگر به جای درد
پیش از اینکه با تلقینهای هیپنوتیزمی درد را بکلی از بین ببریم ، این امکان وجود دارد که یک علامت سبک و قابل تحمل تر را جانشین آن کنیم . علامت دوم باید در جایی احساس شود که علامت اول یا درد در آن محل احساس می شد .
4 ـ جابه جایی محل درد از نقطه ای به نقطه دیگر
یکی از راههای جالب برای تسکین درد تغییر محل آن به ناحیه دیگری از بدن است که برای بیـمار مـطبوعتر و قابـل تحمل تر می باشد . برای مثال انقباضات متناوب یا ریتمیک شکم در زمان زایمان را می توان به انقباضات دوره ای در نقطه دیگری از بدن تبدیل کرد . اگوست پیشنهاد می کند برای رسیدن به این هدف ، بیمار انگشتان دست خود را جمع یا مشت کند و با هر بار انقباضی که در شکمش پدید می آید ، این مشت خود را جمع و منقبض کند . به این ترتیب بتدریج توجه زائو از انقباضات دردناک شکم به انقباضات بی درد مشت خودش معطوف می شود . پس از این ، اگر به زائو تلقین شود که دیگر توجهی به انقباضات انجام شده در شکمش نمی کند ، این جابه جایی احساس درد کامل می گردد .
5 ـ تلقین مستقیم در مورد پیدایش بی دردی
تلقین مستقیم در زمینه از بین رفتن درد در هر قسمتی از بدن ، در برخی از موارد مؤثر واقع می شود . برای مثال زمانی که یک زائو می نشست ، به خودش تلقین می کرد که در ناحیه اپیزیوتومی دردی را احساس نخواهد کرد ، این تلقین مستقیم درمورد تسکین درد مؤثر واقع می گردید . چیک و لوکرن در زمان انجام زایمانهای بی درد به زائوهای خود تلقین می کردند که : « از کمر به پایین بدن شما کرخت و بی حس می شود . » هارتلند در این مواقع به زائوها این تلقین اطمینان بخش را ارائه می دهد که : « از این به بعد انقباضات شکمی شما دردناک نخواهند بود . اگر این انقباضها شدید و متوالی هم باشند ، فقـط احساس سنگینی و کـمی نــاراحتی می کنید . » هارتلند معتقد است که بر اثر این تلقینات ، بسیاری از بیماران در شرایط آرامش ، آسایش و ریلاکس بودن قرار می گیرند و این وضعیت مطلوب در تمام دوره زایمان استمرار پیدا می کند . او بر این باور است که با این نوع تلقینات مستقیم بدون درد می توان عمل اپیزیوتومی را انجام داد .
6 ـ تلقین غیرمستقیم برای پیدایش بی دردی
تلقینات غیر مستقیم برای تسکین درد همانطور که در تسکین دردهای سرطانی مؤثرند ، در جریان زایمان هم می توانند مؤثر واقع شوند . کروجر به زائوهای خود می آموزد که چگونه بیحسی دستکشی را در یکی از دستهایشان به وجود بیاورند و بعد با کف این دستِ بیحس شده قسمت زیرین شکم خود را نوازش کنند یا مالش دهند و بیحسی را به نقاط دیگری از بدن گسترش بدهند . با آموزشهایی که در زمینه خود هیپنوتیزم به زائو داده می شود ، او براحتی و با سهولت می تواند از این روش برای انجام بیحسی و بی دردی استفاده کند . پس از این جریان ، زائو دردها یا انقباضات شکمی را تنها به صورت سنگین شدن یا سفت شدن احساس می کند . به این ترتیب دردهای شکمیِ بسیار سخت و فرسایش دهنده به یک فشار ملایم در ناحیه میاندوراه یا پرینه تبدیل می شوند .
7 ـ احساس ذهنی خروج از محل موجود
احساس ذهنی خروج از محلی که درد و ناراحتی وجود دارد و رفتن به ناحیه ای که امن و آرامش بخش است ، یکی از روشهای مطمئن و کامل برای تسکین درد است که در از بین بردن دردهای زایمان هم می تواند مؤثر واقع شود . برای رسیدن به این هدف اگوست پیشنهاد می کند که زائو با خیالپردازی به دورانی از زندگی برگردد که در آن موقع بسیار شاد و راحت بوده است . از آنجا که دوره زایمان طولانی است ، پیشنهاد می شود خاطرات مربوط به مسافرت با اتومبیل که طولانی است با تمام جزئیات آن بار دیگر در ذهن سوژه مرور یا ایجاد شود . به این ترتیب نباید از صحنه های جالب ولی کوتاه مدت مانند طلوع یا غروب آفتاب در یک برکه یا دریا برای این منظور استفاده کرد . برای این نمایشهای دلپذیر ، فیلمنامه های فراوانی در گنجینه خاطرات زائو وجود دارند . او بسادگی از گنجینه یا آرشیو خاطرات خود برای رسیدن به این هدف می تواند بهره ببرد . مضامینی مانند قدم زدن در مکانی جذّاب ، ماهیگیری ، باغبانی ، خانه داری ، آوازخواندن ، نواختن یک ساز مانند پیانو و ... قسمتی از این امکانات به حساب می آیند .
8 ـ استفاده از تلقینات بعد از هیپنوتیزمی
در هر مرحله از زایمان ، از تلقینات بعد از هیپنوتیزمی می توان استفاده کرد . از این طریق تقلیل دردها و ناراحتیهای پس از زایمان بسادگی امکانپذیر است . به این ترتیب این امکان فراهم می آید تا زایمان به صورت تجربه دلپذیری در آید و تمام دوره بارداری تا زایمان و مراحل بعد از آن به شکل مطبوع و مثبتی ارزیابی شود .
علی رغم امکانات گسترده ای که در زمینه آماده سازی خانمهای باردار برای انجام زایمان با هیپنوتیزم وجود دارد ، خانمهای باردار می توانند بدون هیچگونه زمینه مقدماتی هم در زمان زایمان از هیپنوتیزم استفاده کنند . در این گونه موارد با حداقل صرف وقت به نتایج بسیار زیادی می توانیم برسیم . برای مثال شیبلی و آئروسون بدون هیچگونه مقدمات قبلی برای 78 نفر از 93 زائویی که به زایشگاهی مراجعه کرده بودند ، از زایمان با هیپنوتیزم استفاده کردند . به این ترتیب سهولت کاربرد هیپنوتیزم در زایمان بیشتر مشخص می شود . این پزشکان پژوهشگر به پزشکان و ماماها توصیه می کنند که بیشتر از این امکان درمانی مؤثر و پرقدرت بهره ببرند . برای اینکه بهتر و بیشتر آثار ضد درد هیپنوتیزم معلوم شود ، در این گروه از بیماران در 7 مورد که نیاز به انجام و ترمیم اپیزیوتومی پیدا شد ، این کار بدون کمک داروهای شیمیایی بیحس کننده صورت گرفت . این دو پژوهشگر تنها قصد داشتند تأثیر هیپنوتیزم در خانمهای اول زایی را مورد بررسی قرار دهند که بدون هیچ آمادگی قبلی از این روش استفاده می کردند . بنابر این در برنامه پژوهشی آنها برای انجام و ترمیم اپیزیوتومی ، کاربرد بیحسی مـوضـعی در نـظر گـرفـته شـده بود . اگر آنـها می خـواستند ، می توانستند در عده زیادتری از زائوها برای این عمل جراحی از هیپنوتیزم استفاده کنند .
موضوع جالب شیر دادن
شیر دادن نوزادان یکی از مسائل مهم و پراحساسی است که پس از انجام زایمان ، خانمهای زائو باید به انجام آن بپردازند . گزارشهای متعددی وجود دارند مبنی بر اینکه اگر پس از زایمان در مورد ازدیاد ترشح شیر در خانمها تلقین شود ، این تلقینات مؤثر واقع می شوند . ما می دانیم که تنش و ناراحتی از طریق غده صنوبری موجب تقلیل ترشح شیر می گردد ، بنابر این طبیعی است در صورتی که این استرس ، ترس و نگرانی جای خود را به ریلاکس بودن بدهد ، میزان ترشح شیر بیشتر می شود . به این ترتیب در خانمهای آرام و ریلاکس ، ترشح شیر زودتر و با حجم بیشتری جریان پیدا می کند . یکی از نکات مهمی که در زمینه برکات انجام زایمان با هیپنوتیزم به آن اشاره می شود .
آماری درباره ی نتایج زایمان با هیپنوتیزم
در یک تحقیق گسترده ، در بین 850 زائو که برای زایمان با هیپنوتیزم آماده شده بودند ، نتایج زیر به دست آمد :
* 58 درصد از آنها به هیچ دارویی نیاز پیدا نکردند .
* 38 درصد از آنها به مقدار کمی از داروهای ضد درد مانند دِمُِرل احتیاج پیدا کردند که به آنها داده شد .
* 4 درصد از این زائوها به بیحسی یا بیهوشی نیاز پیدا کردند که با مشاهده وضعیت آنها با این درخواست موافقت شد
از آنجا که روشهای عینی برای اندازه گیری شدت درد با توجه به طول مدت زایمان و میزان داروهای مسکن و هوشبری که مصرف شده وجود ندارد ، بنابر این تصمیم گرفته شد تا از طریق پرسشنامه هایی عکس العمل خود زائوها در این زمینه پرسیده شود . در برخی از این پژوهشها تخمین شدت درد به عهده خود زائو گذاشته شده بود . در حدود سالهای 1940 و در زمانی که روشهای هیپنوتیزمی ـ تلقینی برای انجام زایمان در شوروی به رسمیت شناخته شده بود ، کاچان و بلوزرسکی نتیجه کارهای خود بر روی 501 زائو را منتشر کردند . این دو پزشک بیشتر به این علاقه نشان می دادند که از بین روشهای متنوعی که در دسترس بودند ، کدام یک برای چه زائویی مناسب تر است ، بنابر این به دنبال این نبودند که میزان تأثیر پذیری یا میزان موفقیت هیپنوتیزم در زایمان را مشخص کنند .
لذا با قضاوت کلی بر روی نتایجی که آنان کسب کرده اند ، پی می بریم که :
* در 29 درصد موارد بی دردی کامل پدید آمد .
* در 38 درصد موارد بی دردی نسبی به دست آمد .
* در 12 درصد بقیه قضاوت مشکوک ومبهم بود .
* در 21 درصد موارد موفقیتی حاصل نشد .
اگر بی دردی کامل و نسبی را به عنوان دستاوردهای موفقیت آمیز در نظر بگیریم ، در این صورت 67 درصد زائوها از به کارگیری هیپنوتیزم نتیجه مثبت به دست آوردند .
آثار آموزش خود هیپنوتیزم برای مقابله با درد
در سال 1962 دیویدسون به کمک یک پژوهش مقایسه ای نتایج انجام زایمان با کمک خود هیپنوتیزم را با گروه شاهد و زائوهایی که از طریق روش دیک رید برای زایمان آماده شده بودند ، اندازه گیری کرد . برای رسیدن به نتایج دلخواه 210 زن باردار انتخاب شدند و به 3 گروه 70 نفری تقسیم گردیدند . یک گروه 70 نفری به عنوان گروه شاهد آموزش خاصی ندیدند . به گروه 70 نفری دوم خود هیپنوتیزم آموزش داده شد تا بدون توجه به نظریات پزشک معالج و شرایط بخش ، به محض پیدایش دردهای زایمان از آن استفاده کنند . به گروه سوم مطابق روش دیک ـ رید ریلاکس شدن و تمرینهای تنفسی آموزش داده شد . با همه آنها توافق شد که از اعداد زیر برای اشاره به شدت درد استفاده کنند :
* ( صفر ) برای عدم وجود درد .
* ( 1 ) برای درد ضعیف .
* ( 2 ) برای دردهای متوسط .
* ( 3 ) برای دردهای شدید .
برای سهولت درک ، در محاسبات آماری از میانگین عددی استفاده شده است . در اولین مرحله از زایمان نتایج محاسبات شدت درد در این سه گروه از این قرار بود :
* میانگین شدت درد در گروه شاهد 95 / 1 ( درد متوسط ) .
* میانگین شدت درد درگروه متد دیک ـ رید 58 / 1 ( کمتر از گروه شاهد ) .
* میانگین شدت درد درگروه خود هیپنوتیزم 83 / 0 ( خیلی کمتر از دو گروه دیگر ) .
در دومین مرحله از زایمان و در شرایطی که شدت انقباضات رحمی و درد به حداکثر خود می رسد ، این نتایج به دست آمد :
* میانگین شدت درد در گروه شاهد 56 / 2 ( نزدیک به حداکثر شدت درد )
* میانگین شدت درد در متد دیک ـ رید 67 / 2 ( نزدیک به حداکثر شدت درد )
* میانگین شدت درد درگروه خود هیپنوتیزم 43 / 1 ( نزدیک به میزان حداقل درد )
با توجه به این حقیقت که برای فراگیری خود هیپنوتیزم از سوی خانمهای باردار به طور متوسط « یک ساعت و نیم » زمان صرف می شود ، بنابر این از لحاظ اقتصاد درمانی و نتایج پزشکی برای تمام خانمهای باردار به صرفه است که این تکنیک را یاد بگیرند .
نتایج بررسی فوق بخوبی مشخص می سازند که نتایج کسب شده از طریق آموزش خود هیپنوتیزم خیلی بیشتر از دستاوردهای ریلاکس شدن یا متد دیک ـ رید است . اصولاً روش دیک ـ رید در مقام مقایسه با گروه شاهد که هیچگونه آموزشی ندیده بودند ، مزیت خاصی را نشان نداد .
نتیجه گیری پایانی درباره زایمان با هیپنوتیزم
شواهد موجود نشان می دهند که از هیپنوتیزم برای یک زایمان راحت و همراه با مشارکت می توان استفاده کرد . در این شرایط زائو کاملاً هوشیار است و حداقل درد را هم دارد و می تواند در لحظات مناسب به پزشک یا ماما کمک کند . به نظر می آید که این روش برای مادر و نوزاد بسیار مفید است . عده بسیار زیادی از زائوها می توانند با کمک هیپنوتیزم به زایمان راحتی برسند ، ولی نسبت آنها در شرایط مختلف ، متفاوت است .
اگر چه اکثریت عظیمی از زائوها بدون استفاده کمکی از داروهای شیمیایی می توانند به راحتی زایمان خود را انجام دهند ، اما کسانی هم هستند که سوژه های هیپنوتیزمی خوبی نیستند ، ولی با مصرف مقدار کمی دارو که آثار زیانباری بر مادر و نوزاد ندارد ، می توانند به زایمان راحتی برسند . این قبیل افراد هیپنوتیزم ناپذیر به همان صورتی از این روش فـایـده می بـرند که زائـوها در برنامه های زایمان طبیعی روش دیک ـ رید و پسیکوپروفیلاکتیک از آموزش آن بهره مند می شوند . زمانی که برنامه های آموزش و آماده سازی خانمها برای زایمان خاتمه می یابد ، سوژه هایی هم یافت می شوند که به اندازه کافی هیپنوتیزم ناپذیر نیستند . این عده از طریق ریلاکس شدن و تقلیل ترس به نتـایج زیـادی می رسند . واضح است که در ایـن شرایـط سـوژه هـایی که از لحـاظ هیپنوتیزم پذیری در درجات بالاتری هستند ، علاوه بر نتایج قبلی قادرند به بیحسی هیپنوتیزمی هم دست پیدا کنند . هنوز به مطالعات و تجربیات بیشتری نیاز است ، زیرا در برخی از موارد زائوهایی که سوژه های هیپنوتیزمی خوبی نیستند ، در عمل و پس از گذراندن دوره آموزشی ، نتایج بسیار خوبی کسب می کنند که با درجه هیپنوتیزم پذیری آنان سازگاری ندارد و این قبیل موارد فعلاً قابل توجیه نیستند . شاید انگیزه ی بالای این افراد در نتایج درخشانی که کسب می کنند ، مؤثر بوده باشد .
1 ـ میلتون اریکسون بزرگترین هیپنوتیزم درمانگر قرن بیستم ، ارنست هیلگارد بزرگترین پژوهشگر هیپنوتیزم تجربی در قرن بیستم و هیپنوتیزم در تسکین درد که نتیجه پژوهشهای 30 ساله ی هیلگارد در دانشگاه معتبر استانفورد است ، احتمالاً معتبرترین کتاب هیپنوتیزم بالینی در قرن بیستم است . مقاله فوق ، از این کتاب ترجمه شده است . « مترجم »
[5] . EPISIOTOMY