کپی رایت 1980، اِرول رِ. کورن M.D.
«نسخهبرداری با اجازه مؤلف»
موارد استفاده: این تصویرپردازی انگارهای یا سمبولیک برای مسیرسازی و تقویت کانالهای جسمانی برای افزایش تأمین تندرستی و توان شفابخشی است. از این روش در موارد متعددی از شرایط درمانی میتوان استفاده کرد. از جمله- ولی نه تنها در تمام مواردِ- سندرم پیش از قاعدگی، انواع دردها، میگرن، سندرمهای معدهای- رودهای، بسیاری از شرایط پوستی یا درماتولوژیک و سایر بیماریهای مرتبط با استرس.
به خودت امکان تمرکز را بده ... در ناحیهای در قسمت میانی پیشانی ... طوری که از هماکنون هم امکان احساس آن برای تو ممکن بوده باشد ... یک احساس سنگینی یا خارش ... در شرایطی که تو به اینکار مشغول هستی ... تو تمام توجه خودت را بر این نقطه متمرکز کردهای ... تمام آگاهی خودت را ... به این نقطه ... با تمرکز آگاهیت ... تو میتوانی تمام قدرت خودت را ... در این نقطه متمرکز سازی ... برای افزایش و تعالی ... برای استقرار تندرستی ... میتوانی از این محور تندرستی جسم و ذهن استفاده کنی ...
سعی کن این امکان را برای نقطهی توجهی خودت فراهم کنی ... طوری که هر اندازه که بیشتر و بیشتر میتواند کوچک و کوچکتر شود ... طوری که تمام آگاهی تو ... در یک نقطه تمرکز و غلظت یابد ... در یک ناحیهی بسیار کوچک ... حالا این نقطه را به مکانی 40 سانتیمتر بالاتر از جمجمهات- در هوا- منتقل کن ... حالا به این نقطه امکان بسط بده ... تا آنقدر بزرگ شود که به اندازهی یک پرتقالِ متوسط بشود ... حال به آن شکل و نمای زیبایی را بده ... یک توده درخشان ... یک گوی مشتعل ... سفید ... روشن ... مانند یک تودهی آتش ... گرمای آن را احساس کن ... صدای لرزش شعلههای آن را حس کن ... ارتعاشات شعله را بر روی پوست بدنت درک کن ... این حالت ارتعاش و لرزش چگونه است؟ ...
حالا مشاهده کن که این گوی چگونه به آهستگی بزرگ و بزرگتر میشود ... اینقدر بزرگ و بزرگتر میشود که به اندازهی یک طالبی میرسد ... ولی همچنان درخشان ... همانطور بسیار پرنور ... مانند یک تودهی آتش ... همانطور با پخش اشعههای نورانی و گرمایشی ... و در این لحظه سوراخ و حفرهای در زیر آن پدیدار میشود ... در حالیکه یک برجستگی در بالای آن ایجاد میشود ... و در این زمان که به این تغییرات نگاه میکنی ... متوجه میشوی که جریانی از نور و روشنی ... حرارت و درخشندگی از سوراخ پایین آن به خارج جریان پیدا میکند ... روشن ... درخشان ...
در این لحظه احساس و مـشاهده میکنی که جـریان انرژی از بالا به داخل بدنت وارد میشود ... و از آنجا به تمام قسمتهای بدن میرسد ... از طریق سر به گردن ... از طریق بازوها به کف دستها ... از طریق گردن به قفسه صدری ... در سطح جلوئی و عقبی قفسهی صدری ... به طرف حفرهی شکمی ... و از آنجا به پاها و زمین ... نه تنها گذر انرژی از بدن را احساس میکنی ... بلکه صدای عبور انرژی از میان بافتهای بدنت را هم احساس میکنی ... تندرستی جسمی و روانی زمانی در بدن برقرار و مستقر میشود ... که جریانی از انرژی به راحتی از آن عبور کند ... تششع و انتشار انوار انرژی سفید ... که در داخل بدن به شدت و قدرت آن اضافه میشود[1] ... این جـریانِ پـرقدرت و پرصلابت انـرژی ... انرژیهای سوزان ... پرفروغ ... ساطع ... سفید ... در تمام بافتها و حتی سلولها سیلان و جریان پیدا میکند ... اگر در نقطهای از بدن بیماری یا مشکلی وجود داشته باشد ... اگر نارسائی و یا بیکفایتی در منطقهای حضور داشته باشد ... حتی اگر انسداد و تنگی پدید آمده باشد ... با جریان این انرژی پرقدرت، پرابهت و پرشدت ... و پرتوهای انرژی ساطعه از آن ... بافتهای مرضی را مورد حمله و اصـابـت قرار میدهد ... ایـن قسمتهای مرضی تـکه تـکه میشوند ... سوخته میشوند ... و به عنوان زبالههای بدن تبدیل به خاکستر میشوند ... و از بین رفته میشوند.
به این ترتیب این انرژی شفابخش ... زمانی که در نقطهای از بدن اختلالی به وجود آید ... یک بیماری یا ناتوانی ناراحتکنندهای پدید آید ... با اشعههای پرانرژی ... سفید ... درخشان ... و پر قدرت خود کانونهای بیماری را می سوزاند و متلاشی میکند ... با تمرکز انرژی، کانونهای مرضی تحت تأثیر قرار میگیرند ... آن جریان پرقدرت و مستمر که از آن گوی به داخل بدن جریان مییابد ... تمام نقاط بدن را میپیماید ... انرژی در اماکن دردمند متمرکز میشود ... ارتباط بافتی آن را میگسلد و پس از سوزاندن و خاکستر کردن ... زبالهها و خاکسترهای آنها را دفع میکند ... و به این ترتیب موجبات دوام و استقرار سلامتی را فراهم میسازد.
زمانی که این جریان برقرار شد ... ترتیبی بده که سوراخ خروجی این کره بسته شود ... و جریانِ به طرف پایین متوقف گردد ... حالا این امکان را بده ... که این کره بزرگ و بزرگتر شود ... طوریکه قطر آن به حدود 5/1 متر برسد ... حالا بگذار که این گوی بزرگ یک حرکت دورانی پیدا کند ... دوران به دور یک محور قائم ... حالا این گوی بزرگ انرژی به آرامی به طرف پائین حرکت میکند ... همانطور که به طرف پائین میآید ... از اطراف تـمام قسمتهای بدن به پائین میآید ... از سر ... تا انگشتانِ نوکِ پا ... عمل و مسئولیت این گوی انرژی در این زمان این است که تمام زبـالهها و پلیدیها را از بین ببرد ... ضایعاتی که بر اثر اشعههای شفابخش به وجود آمدهاند ... این گوی نور که همانند کرهای از انرژی به نظر میآید ... در مسیر حرکت به طرف پائین ... تمام بدن را از پلیدیها پاک میکند ... با از بین رفتن این ضایعات و زبالهها ، ضایعات جسمی و ناراحتیهای عاطفی هم برطرف میشوند ... و زمینه برای برقراری تندرستی فراهم میآید ...
دوباره کره نور و انرژی شفابخش به حرکت در میآید ... به حرکت دورانی ... خیلی آرام ... در عکس مسیر حرکت قبلی ... به آرامی به طرف بالا حرکت میکند ... در اطراف محور عمودی ... خیلی آرام به طرف بالا و بالاتر حرکت میکند ... در اطراف کالبد تو ... و در این مرحله مأموریت کره ... پاشیدن انرژی شفابخش و حیاتبخش ... تزریق انرژی ... به تمام قسمتهای بدن است ... که کاملاً از پلیدیها پاک و آزاد شده است ... انرژیهایی را به بدن وارد میکند ... که در روزهای آینده از تباهی و تحلیل بافتهای بدن جلوگیری میکند ... سوخت و ساز بدن به بهترین صورتی انجام میگیرد ... انرژی سازنده و بازدارندهای که از ورود انرژیهای منفی به بدن پیشگیری میکند ... زمانی که هالهی انرژی به بالای سر میرسد، تمام بدن ... در تمام قسمتهای محور عمودی ... از بیماریها، پلیدیها، ضایعات و زبالهها پاک میشود ... پر و سرشار از شور زندگی، سلامتی، بالندگی و تندرستی میشود ... وضعیتی که پیش از این اگر هم بوده، خیلی اندک و ناچیز بوده است.
و در این لحظه گوی ... چرخیدن را متوقف میسازد ... و شروع به جمع شدن و کوچک شدن مینماید ... لحظه به لحظه کوچک و کوچکتر میشود ... تا در نهایت به اندازهی یک نقطهای میشود ... یک نقطه از شعور و آگاهی ... و بر روی پیشانی تو متمرکز میشود ... نقطهای در بین دو ابرو[2] ... حالا با چند نفس عمیقی که میکشی ... آگاهی در تمام نقاط بدنت به جریان میافتد ... و تو به تدریج و به آهستگی به حالت بیداری و هشیاری خودت برمیگردی ... این کار را همانطور انجام میدهی ... که پیش از این بارها انجام داده بودی.
WHITE LIGHT HEALING IMAGE
1980 by Errol R. Korn, M.D.
Reprinted with Permission of Author
[1] هر چند جریان غالب بر کلیتِ این کتاب فیزیولوژیک و علمی بودن است، در این مقاله و مطلب پیش از آن، دکتر کورن با بیانی احساسی از شعاعهای انرژی، حرکت آن در بدن، تقویت آن در اماکنی مانند چاکراها، انسان را به یاد جریان انرژی در طب سوزنی، یوگا و بسیاری از مکاتب سنتی طب شرقی میاندازد که در تمام کشورها و فرهنگها طرفداران و مخالفان زیادی دارند. «مترجم»
[2] این نقطه که در مکتب یوگا و مجموعه چاکراها یا چرخههای انرژی محل چاکراهای ششم یا آجنا و به تعبیر مفاهیم اسطورهای محل چشم سوم است، برای عده زیادی از مکاتب آئینی و افراد جوامعی که مطالعات و باورهائی در این زمینهها دارند، بسیار پرابهت و پررمز و راز است. «مترجم»