اگرفردی حداقل یک بار پیش از این توسط هیپنوتیزوری درشرایط خلسه ی هیپنوتیزمی قرار گرفته و نشان داده باشد که قابلیت وارد شدن به یک خلسه ی هیپنوتیزمی را دارد ، برای دفعات بعدی برای قراردادن او در خلسه ی هیپنوتیزمی ممکن است به تشریفات و وقت زیادی نیاز وجود نداشته باشد . این موضوع همینطور درشرایطی بیشتر صادق است که فردی را به تازگی بیدار یا از شرایط خلسه خارج کرده باشیم ، و صحبت با او وکسب اطلاعــات و آگـاهی از وی بــرای ادامه ی درمــان 5 دقیقه یا کــمتر به طول کشیده شده بــاشد . براساس آنچه که درصــفحات 140 و 141 از کتاب تکنیکهای هیپنوتیزم درمانی آمده ، این دوباره هیپنوتیزم کردن سریع به این صورت می تواند صورت بگیرد :
« یکی از دستهایت را به طرف جلوو بالا دراز کن . درشرایطی که من مچ دست ترا می گیرم یا گرفته ام ، با چشمانت بر روی این دست تمرکز داشته باش . من می خواهم دست ترا به طرف پائین بیاورم . درشرایطی که من به انجام این کار اقدام می کنم ، تو دوباره وارد خلسه ی عمیقی می شوی که مشابه با درجه ای از عمق خلسه است که تو قبلاً آنرا تجربه کرده بودی . » و یا به روایت تصویر و به صورتی که دکتر جان واتکینس انجام می دهد ، به این صورت است :
هیپنوتیست مچ دست سوژه را مطابق شکل روبرو می گیرد و به اواطلاع می دهد که می خــواهد بـا پــائیـن آوردن دست او ، وی را دریک خلسه ی عمیق قراردهد .
درشرایطی که هیپنوتیست به آرامی دست سوژه را به پائین و پائین ترمی آورد ، در مورد رسیدن اوبه خلسه ی عمیق وعمیقتر هم به وی تلقین می کند .
به همین سادگی و با این روش فردی که قبلاً یک خلسه هیپنوتیزمی را تجربه کرده ، بــــه حالت هیپنوتیزمی عمیقی وارد می شود .
فردی که قبلاً هیپنوتیزم شده و یا به تازگی از خلسه ی هیپنوتیزمی خارج شده ، به نظر می آید که هنوز آثار و بقایائی ازخلسه ی قبلی دراو وجود داشته باشد و مدتی طول می کشد تا کاملاً ازآن حال وهوا خارج شود . بنابراین ، برای قرار گرفتن مجدد در شرایط هیپنوتیزم ، به زمان و تشریفات کمتری نیاز دارد .